هفت پسر+ دختر

هفت پسر+ دختر
پارت ۱۸

=یونا
+ هوم؟
=میخوام دو تا سوال ازت بپرسم جواب میدی؟
+ اوهوم بپرس
= خب یکیش که خیلی فکرم رو در گیر کرده اینه که تو چطور یه قرار داد که مربوط به سه سال پیش هست رو یادته و تو چیکار با اون پارچه داری مگه چیه که انقدر مهمه
+یه گروه
ـ هان ؟
+ تو اون زیر زمین یه پارچه هست که برای گروهیه که ....خب ... آه قصد کشت بابام رو داشتن
=و...وااو ولی تو جواب سوال اول رو ندادی
+ تو سوالی جز این نپرسیدی
= خنده ...... پرو باشه هر موقع خواستی بگو ولی الان وقت خوردن غذاست نمیخای دست پخت عمو جین هدر بره که میخوای ؟
+ نههه مال منههه
و میپره رو جیمین و سعی میکنه غذا رو ازش بگیره در حالی که جیمین با خنده بهش اجازه نمیده ولی اون دو تا نمیدونن که یه نفر از دور دست ها نزاره گره یعنی اون کیه نامجون یا شایدم فرانک ؟ :)
*******************************
خونه *
جین داشت ظرف ها رو میشست نامجون اخرین نفری بود که بشقاب رو تحویل داد
=نیومدن ؟
× نه هنوز اون بیرونن
÷بگو بیان تو سرده
نامجون باشه ای گفت و به سمت در رفت اما قبل باز کردن در از پنجره سایه ای رو زیر درخت دید در رو باز کرد و رفت سمت درخت و دختر خونی رو دید دختر دستش رو سمت پسر روبه روش دراز کرد و چیزی رو زیر لب گفت و بیهوش شد نامجون دختر رو بلند کرد و رفت توخونه یونا و جیمینم با دیدن یه جسم تو بغل نامجون و رفتن سمت خونه بلند شدن جین هم با دیدن یه جسم خونی تو بغل نامجون با عجله از اشپز خونه اومد بیرون
÷چیشده ؟ این کیه ؟
× سریع روپوشم رو بیار جین کوک تو هم وسایل پزشکیم رو بدویین خونریزی داره
جین و کوک به سرعت به سمت اتاق نامجون رفتن و یونا و جیمین هم وارد خونه شدن ....