تو از حالم چه می دانی که من بغضی گلوزادم

تو از حالم چه می دانی! که من بغضی گلوزادم
به فریادم برس گاهی،  برس بر داد و بیدادم

تو از حالم چه می دانی! که من اینجا پر از دردم
نه ویرانم! نه آبادم!  نه غمگینم!  نه دلشادم!

نه می گیری مرا در بر، نه می رانی  ز دنیایت
نه زنجیرم کنی بر خود، نه می گویی که آزادم!

ز بس بار غمت هر شب،کشم بر دوش و میگردم
از این خانه، به آن خانه،  دگر از شانه افتادم!

گر از دردم نمی کاهی، رهایم کن، رهایم کن
تو از حالم چه می دانی؟ چه میدانی ز فریادم؟!!!
دیدگاه ها (۲)

دوستای گلم یه گره افتاده تو زندگیم میشه دعام کنید😔 ممنون می...

دلم کمی خدا می خواهد ، کمی سکوت ، کمی جدایی ، کمی آخرت ، دلم...

قلم بنویس دردم را ، هوای قلب سردم را بگو با آینه آرام ، دلیل...

خدایا...گشایشی ایجاد کنبرای دلهایی کهبا بغض صدایت می زنند

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط