بیا تا برج جانم را به قربانت فرو ریزم

بیا تا برج جانم را ،،، به قربانت  فرو ریزم
ازاین بیشم اگرخواهی،جهانی زیررو ریزم

مرا هیچ آرزوئی نیست،که دریابی مراجانا
به جانت گوهر جان را،سر این آرزو ریزم

مترسانم زرسوایی،مگوبامن زچوب وسنگ
که پای چون تو رعنائی، هزاربارآبروریزم

شدی چون میوه ی ممنوع،برای جان بیمارم
به کام خود نمیدانم،چه سان باید از او ریزم❤💋💋💋😘
دیدگاه ها (۸)

غزلِ چشمانتجانم را حیاتی دوباره می بخشدآنگاه که ستاره ی حضور...

یه مرد فیلیپینی اومده داخل حیاط و با همچین صحنه ای روبرو شده...

زنان ، خدایانی زیبا و زیرک انددر بهشتِ هر زَنی‌ جهنمی هست که...

🔻مذاکره مستقیم شنبه بین عراقچی و ویتکاف🔸باراک راوید خبرنگار ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط