دلتنگی میکنم...
دلتنگی میکنم...
ولــی حق نـــــدارم بهانہ اش را بگیرم...
به یادش می افتم...
ولی حـق نـدارم اشک بریزم...
او را میخـواهم...
ولــی حـق نــدارم سراغــش را بگـیرم...
خــوابش را میبینم...
ولــی حق ندارم تعبـیر آمدنـش را کـنم...
بـی قرار میشـوم...
ولــی حـق گلایه ندارم...
دلـم می گــیرد...
ولــی حتـــــی حــق صداکردنش را ندارم...
"قول داده ام
ولــی حق نـــــدارم بهانہ اش را بگیرم...
به یادش می افتم...
ولی حـق نـدارم اشک بریزم...
او را میخـواهم...
ولــی حـق نــدارم سراغــش را بگـیرم...
خــوابش را میبینم...
ولــی حق ندارم تعبـیر آمدنـش را کـنم...
بـی قرار میشـوم...
ولــی حـق گلایه ندارم...
دلـم می گــیرد...
ولــی حتـــــی حــق صداکردنش را ندارم...
"قول داده ام
۱.۵k
۱۲ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.