🔆 پندانه
🔆 #پندانه
✍ آبروی بندهٔ خدا را نبر
بزرگزاده نجیبی با دوست خود در خیابان میرفتند که سائلی بهسمت بزرگزاده دست نیاز دراز کرد.
بزرگزاده نجیب، دست در لباس خود کرد و سکهای به او داد.
دوستش از او پرسید:
مگر صدقه، بدترین حلال نیست؟!
بزرگزاده گفت:
آری!
گفت:
پس چرا بدترین حلال را میبخشی؟
بزرگزاده گفت:
صدقه بدترین حلال برای گیرندۀ آن است، چون با دستدرازکردن بهسوی خلق، غیرت خدا را خدشهدار میکند. زمانی که بنده، خدای بزرگ را نمیبیند و نزد بندهٔ دیگر خود را خوار میکند.
و نیز بدترین حرام برای کسی است که دست سائلی را که دست خداست و بهسوی او دراز شده است با ندادن، خالی رد میکند.
نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله فرمودند:
هرگز دست سائلی را خالی رها نکنید. حتی با یک سُم گوسفندی که سوخته است.
کلام به اینجا که رسید بزرگزاده نجیب گریست و گفت:
میدانی چرا نزد خداوند دست خالی رد کردن سائلش سنگین است؟! چون بر بندگانش غیرت دارد. او میبیند کسی را که او را نمیبیند، هوایش را دارد، کسی را که هوای او را ندارد.
میگوید: سائلم مرا ندید و از من نخواست، پس دست بهسوی تو دراز کرد. ولی من او را میبینم؛ دست خالیاش هرگز رد نکن که دچار عذاب من میشوی!
او هوای مرا ندارد، ولی من هوای بندهام را که حتی مرا نمیبیند، دارم. من نمیخواهم آبروی کسی را ببری که با دستدرازکردن سمت تو آبروی مرا میبرد.
✍ آبروی بندهٔ خدا را نبر
بزرگزاده نجیبی با دوست خود در خیابان میرفتند که سائلی بهسمت بزرگزاده دست نیاز دراز کرد.
بزرگزاده نجیب، دست در لباس خود کرد و سکهای به او داد.
دوستش از او پرسید:
مگر صدقه، بدترین حلال نیست؟!
بزرگزاده گفت:
آری!
گفت:
پس چرا بدترین حلال را میبخشی؟
بزرگزاده گفت:
صدقه بدترین حلال برای گیرندۀ آن است، چون با دستدرازکردن بهسوی خلق، غیرت خدا را خدشهدار میکند. زمانی که بنده، خدای بزرگ را نمیبیند و نزد بندهٔ دیگر خود را خوار میکند.
و نیز بدترین حرام برای کسی است که دست سائلی را که دست خداست و بهسوی او دراز شده است با ندادن، خالی رد میکند.
نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه و آله فرمودند:
هرگز دست سائلی را خالی رها نکنید. حتی با یک سُم گوسفندی که سوخته است.
کلام به اینجا که رسید بزرگزاده نجیب گریست و گفت:
میدانی چرا نزد خداوند دست خالی رد کردن سائلش سنگین است؟! چون بر بندگانش غیرت دارد. او میبیند کسی را که او را نمیبیند، هوایش را دارد، کسی را که هوای او را ندارد.
میگوید: سائلم مرا ندید و از من نخواست، پس دست بهسوی تو دراز کرد. ولی من او را میبینم؛ دست خالیاش هرگز رد نکن که دچار عذاب من میشوی!
او هوای مرا ندارد، ولی من هوای بندهام را که حتی مرا نمیبیند، دارم. من نمیخواهم آبروی کسی را ببری که با دستدرازکردن سمت تو آبروی مرا میبرد.
۱.۱k
۰۲ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.