واااااای دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم- -
واااااای دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم-_-
این عکس بالا رو میبینید؟!!
این رمان جدیدمه که ۳ پارت نوشتم که دیگر نتوانستم ادامه بدهم...چون مادر گرامی تبلت را از من بگرفت.-.
و بزودی بعد رمان ستارگان عاشق گذاشته میشه
اگه کسی خواست خلاصه داستانو هم میگم-_-
#کره
این عکس بالا رو میبینید؟!!
این رمان جدیدمه که ۳ پارت نوشتم که دیگر نتوانستم ادامه بدهم...چون مادر گرامی تبلت را از من بگرفت.-.
و بزودی بعد رمان ستارگان عاشق گذاشته میشه
اگه کسی خواست خلاصه داستانو هم میگم-_-
#کره
۸۵۰
۰۷ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.