از دریچه ی کال خیالم
از دریچه ی کال خیالم
تا دستهای سبز آغوشت
چشم انتظار اتفاقی شبانه ام!
غرقِ در هیاهویِ بادها
سرگیجه گرفته ام
تابیدنِ تنهاییِ جهانم را
ستاره های مست
در خیالم زنجیر!
رقصِ ماه تابان
درکنارِ ناهید....!
ناگهان
باد پنجره را برد
تاریکی زوزه کشان
پیچید در فضای آسمان!
بازهم
نردبانی شد خیالم
تا فرازابرها
به بلندای عمری که بی تو
به سرعت گذشت...!!
تا دستهای سبز آغوشت
چشم انتظار اتفاقی شبانه ام!
غرقِ در هیاهویِ بادها
سرگیجه گرفته ام
تابیدنِ تنهاییِ جهانم را
ستاره های مست
در خیالم زنجیر!
رقصِ ماه تابان
درکنارِ ناهید....!
ناگهان
باد پنجره را برد
تاریکی زوزه کشان
پیچید در فضای آسمان!
بازهم
نردبانی شد خیالم
تا فرازابرها
به بلندای عمری که بی تو
به سرعت گذشت...!!
۳.۱k
۱۸ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.