ای سرمای زمستان

ای سرمای زمستان
که شمدهای سفید را
بر اندامم رواج می‌دهی

به پاس همین دست‌هاست
که تو را دوست دارم...
دیدگاه ها (۱)

جمله مسٖتان خوش و رقصان شدند دست زنـیـد ای صنمـان دست دست

همیشـــہ یڪی هستتو شادے و غم ڪنارت باشہ ...دوستت داشتہ باشہ ...

به تو سلام می‌کنم کنار تو می‌نشینمو در خلوت تو شهر بزرگ من ب...

لب تا لبت رسانم و بوسه نمیزنممن عاشقِ نفس زدنِ قبلِ بوسه ام

از دور چه زیبا و قشنگ می آیی شمشیر به دست داریدست پشت سر می ...

عاشقانه های شبنم

عشق لرزش انگشتان استو لب های فروبسته ی غرق سوال!تو را در خلا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط