....
دیدگاه ها (۴)

بغض من گریه شدو راه تماشا را بست از تو جز منظره ایی تار ندار...

زندگی‌تان به زیبایی گلستان ابراهیم و پاکی چشمه زمزممبارک باد...

شب ها گذرد که دیده نتوانم بستمردم همه از خواب و من از فکرتوم...

.

پارت ۱۹

من قشنگ یادم خدابیامرز پدر بزرگم سالهای خیلی دور چون از اسبش...

گونی را انداختن روی دوششون و شروع کردند به شوخی و بازی با هم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط