✧ ⎯⎯ 𝗌𝗎𝗇𝗌𝖾𝗍 is 💿 coming . . .

«اه با کسلی و بی حوسلگی بشدت زیاد و تموم ناپذیزی که داشتم با صدای دختر سه سالم از خواب پریدم...»
+آپا
چیشده؟خواب بد دیدی؟میخوای بیام پیشت بخوابم؟
+نه
پس چی؟
+خواب آما رو دیدم
«با حرفش مو به تنم نموند من و ا٫ت دو ماهی میشد که به دلیل چرت ترین موضوعی باهم قهر کردیم و اون موضوع این بود که فکر میکرد بهش خیانت کردم در حالی که نه من خودم بیشتر براش میمردم»
عه چه خوب باهم حرف زدین؟
+اره گفت که آپاجی اینا خیلی اذیتش میکنن و دلش میخواد بهم برگردین باهاش آشتی میکنی آپا؟
«کم مونده بود لرز کنم چطور ممکنه یعنی واقعا اینطوره؟»
اممم خب نمیدونم هنوز دوسم داره یا نه
+معلومه که دوست داره آپا مگه میشه دوست نداشته باشه؟
خب یونا تو برو بخواب وقت خوابت گذشته«دختره بی ریخت مزاحم خواب شوهرمم میشه جالبه*4:00»
+باشه آپا
«نمیدونستم به ا٫ت پیام بدم یا نه نمیدونستم بهش بگم که دخترت چطور داره زجر میکشه و تصمیم گرفتم بعد از ظهر با یونا برم خونه مامان ا٫ت»
(Seven hours later)
یونا پاشو میخوام برم آما رو ببینم
+اوکیی
«ویو راوی:همون استایل تو عکس تو پست رو زد و هیچی دیگه به سنت خونه مادر زنش حرکت نمود»
گام سا هام نیدا
&انیو
میتونم ات رو ببینم؟
&اره تو اتاقشه
(در گوشی)
یونا تا میتونی آماجی رو اذیت کن
+باشه

تق تق
-تو اینجا چیکار میکنی؟!!
یعنی میگی اجازه ندارم زنمو ببینم؟(*همراه لب قنچه شده در حال تلاش کزدن برای بوسیدن ا٫ت)
-پررو نشووو
عهه زنیکه شیبا سکی
-(سیلی)
هویی
-بیا تو منتظر بمون تا ساکمو جمع کنم منو ببری خونه ، خب الان میتونی لبامو خیس ببوسی
اوک
-اییییی چندش حابمو بد کردی
دلت بخواد

لایک نمیکنی کوشولو ددی؟
دیدگاه ها (۲)

‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ 𝖼𖫲ꨲ𝗋𑪊𝖺ꥉz𝗒ꨲ 𝗈ᜳ𝗏𖫱𑪊𝖾ᜳ𝗋𑪊‌ 𝗒ꨲ𝗈ᜳ𝗎ꨲ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌

‌‌: 사랑 ‌‌‌𝂄 𝗜 𝗸𝗻𝗼𝘄 𝘆𝗼𝘂 𝗹𝗼𝘃𝗲 𝗺𝗲

ˢᵉⁿᵃʳⁱᵒ

My dearest enemy

Between the Tides³²یک هفته بعد تهیونگتو دفترم بودم تق تق تق ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط