وقتی که آبها

وقتی که آب‌ها
از سر گذشتند
و آبگیرهای شوریده
لب پُر زدند از بسیاری
و سبزه‌ها روییدند
و رنگ‌ها زمینه‌ی خاک را
گلابتون‌دوزی کردند.
وقتی که در مسیل‌های تشنه
جاری شدند
گل‌آلوده‌های سیلاب
و آفتاب
سبزینه‌ی گیاهان را
شفّاف کرد،
و ریشه‌های افشان
در سینه‌ی سیاه خاک
بر پا شدند،
وقتی که نور و آب و خاک و هوا
روح گیاه را پدید آوردند
و میوه‌ی مقدّس گندم
انسان بی‌پناه تهی‌دست را
به قوت لایموت بشارت داد،
وقتی که زندگی
معنای ساده اما شگفت خود را
پیدا کرد
و آدمی امید به دست آورد
و گلستان آرزوها
گل کردند،
من در حضور تو
تقدیر خویش را تدبیر می‌کنم
و مرگ را برای همیشه
از ساحت وجود خود می‌رانم
و در تمام شهر، در قلمروِ آوازهای من
خواهد پیچید
اسم بزرگوار تو.

((ابراهیم‌ منصفی))
دیدگاه ها (۸)

#پروف #پروفایل_دخترونه " @zahrazaz •🤍⃟🐼•"

#پروف #پروفایل_دخترونه " @zahrazaz •🤍⃟🐼•"

#پروف #پروفایل_دخترونه " @zahrazaz •🤍⃟🐼•"

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط