لیلی

لیلی ..
مجنون را پنهان کرد

شیرین ..
چشم های فرهاد را بست

ویس ..
رامین را خواباند تا تو را نبینند !

میبینی بانو !

با موی باز که در خیابان که قدم میزنی
چه بلایی بر سر قصه ها می آید ...!

#
دیدگاه ها (۱)

کاش می شد دیدار اول را "مومیایی" کرد، تا که عشق نمیرد هرگز.....

زیبایی اتدیکتاتوری استکه کلمات رادر من به گلوله می بندد ...ه...

گـاهــی#دوستت_دارم_هاتبیهـوده و غـم انگیـز اســتهمـانند دویـ...

مــن بـلـد نیـستمدوسـتـت نـداشتـه بـاشـم !سـوادمتـا دوسـت دا...

( گناهکار ) ۱۲۶ part نیمه شب با حس تشنگی پلک هاشو از هم بردا...

تایپ کردیم و تایپ و تایپ...نوشتیم و نوشتیم و نوشت...تمامِ اح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط