خری آمد به سوی مادر خویش که ای مادر چرا رنجم دهی

خری آمد به سوی مادر خویش ***** که ای مادر چرا رنجم دهی 

 

     برو امشب برایم خواستگاری ***** اگر تو بچه ات را دوست داری

 

     بگفت مادر به قربان نگاهت ***** به قربان دو چشمان سیاهت

 

 خر همسایه را عاشق شدم من ***** کسی ندارد خری زیبا تر از آن خر 

 

     خر مادر بگفت پالان به تن کن ***** بزرگان محل را تو خبر کن

 

     همه خرها بیامد در طویله ***** همان طوری که رسم است در قبیله

 

     خران از شور عرعر می نمودند ***** ز شربت کام شیرین می نمودند

 

     خر محضر کتاب خود بگشاد ***** وصال این دو خر این طور بخواند

 

     که ای دوشیزه خانم کی آیی ***** به عقد دایم این خر در آیی

 

    میان جمعیت خری ندا داد ***** عروس رفته بچیند یونجه در باغ

 

    به امید خوشی و شادمانی ***** برای این دو خر در زندگانی
دیدگاه ها (۳)

ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮﺵ : ﮐﺠﺎﯾﯽ ﻋﺠﯿﺠﻢ ؟ﺧﯿﺎﻡ : ﻣﺎﯾﯿﻢ ﻭ ﻣﯽ ﻭ ﻣﻄﺮﺏ ﻭ ﺍﯾﻦ ﮐﻨﺞ ...

دختری از کوچه باغی میگذشتیک پسر در راه ناگه سبز گشتدر پی اش ...

یه سوال الان زنونه مردونست ؟؟ اگه باشه خوبه

هر وقت رفتید در یخچال رو بازکردید دیدید چیزی توش نیست...حتما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط