کوک: فکر فرار به سرت نزنه که واسه ت بد میشه
کوک: فکر فرار به سرت نزنه که واسه ت بد میشه
کوک میره و ا.ت شروع میکنه به گریه کردن
(چندمین بعد)
نمیدونم چیشد که خوابم برد وقتی بیدار شدم دیدم تو اتاق خواب کوکم سریع از رو تخت پاشدم رفتم در رو باز کنم که برم بیرون
ولی در قفل بود
کوک:کجا می خوای بری بیبی
برگشتم دیدم کوک با لباس حوله پشت سرمه
ا.ت:در رو باز کن می خوام برم
کوک امد نزدیکم دوتا دستش رو روی دیوار گداشت
کوک:مگه من تورو از سر راه آوردم که می خوای بری من تورو خریدم
ا.ت:چقدر .... من میرم کارمی کنم پولت رو بهت میدم
کوک:پولش رو حتی اگه تا اخر عمرتم کار کنی نمی تونی بدی
ا.ت:مگه پولش چقدر
کوک:۹۰۰میلیون دلار
ا.ت:چی؟
کوک:حتی تو خوابمنمی تونی این پول رو ببینی
ا.ت:تو که ۱۶ سالته چطوری اینقدر پولداری ماله باباته
کوک پوز خند میزنه و موهای ا.ت رو کنار میزنه
کوک:عزیزم تو فکر کنمتا الان نمیدونی من کیم....من بزرگترین باند مافیای کره م و ۱۷ سالم نیست ۲۵ سالمه و توهم قرار به زودی زن من بشی
ا.ت:چی... من نمی خوام زن یه قاتل و با یه مردی که ازم ۱۰ سال بزرگتر ازدواج کنم
کوک:خفه شوووو .... دیگه رو حرف من حرف نمیزنی فهمیدییی(سرش داد میزنه)
ا.ت بغض میگیره
کوک:بعدشم تهیونگ هم مافیاس اونم ۲۷ سالشه ..... برو یه لباس واسه ت آماده کردم میپوشی
ا.ت:باشه از اتاق برو بیرون
کوک:الان نه بعدن وقتی خواستیم بخوابیم میپوشی
ا.ت:نمی خوام امشب با تو بخوابم
کوک:مگه نگفتم رو حرف من حرف نزنننن
ا.ت:تو چرا اینطوری شدی قبلا اگه ینفر بهم بدنگاه میکرد میکشتیش الان چرا انقدر سرم داد میزنی(با گریه)
کوک:هوووف
کوک میره ا.ت رو بغل میکنه
ا.ت:ولم کن
کوک:خوب تقصیره خودته دیگه به حرف گوش نمیدی دیگه
ا.ت:ولی من نمی خوام امشب باهات بخوابم
کوک:چرا دوستم نداری
ا.ت: خوب نه داشت کم کم ازت خوشممیومد ولی تو خودت خرابش کردی.......
لایک ۳۰
کامنت۵۰
فالو هم کن لطفا
بخدا شرط کامل نشه نمیزارم
کوک میره و ا.ت شروع میکنه به گریه کردن
(چندمین بعد)
نمیدونم چیشد که خوابم برد وقتی بیدار شدم دیدم تو اتاق خواب کوکم سریع از رو تخت پاشدم رفتم در رو باز کنم که برم بیرون
ولی در قفل بود
کوک:کجا می خوای بری بیبی
برگشتم دیدم کوک با لباس حوله پشت سرمه
ا.ت:در رو باز کن می خوام برم
کوک امد نزدیکم دوتا دستش رو روی دیوار گداشت
کوک:مگه من تورو از سر راه آوردم که می خوای بری من تورو خریدم
ا.ت:چقدر .... من میرم کارمی کنم پولت رو بهت میدم
کوک:پولش رو حتی اگه تا اخر عمرتم کار کنی نمی تونی بدی
ا.ت:مگه پولش چقدر
کوک:۹۰۰میلیون دلار
ا.ت:چی؟
کوک:حتی تو خوابمنمی تونی این پول رو ببینی
ا.ت:تو که ۱۶ سالته چطوری اینقدر پولداری ماله باباته
کوک پوز خند میزنه و موهای ا.ت رو کنار میزنه
کوک:عزیزم تو فکر کنمتا الان نمیدونی من کیم....من بزرگترین باند مافیای کره م و ۱۷ سالم نیست ۲۵ سالمه و توهم قرار به زودی زن من بشی
ا.ت:چی... من نمی خوام زن یه قاتل و با یه مردی که ازم ۱۰ سال بزرگتر ازدواج کنم
کوک:خفه شوووو .... دیگه رو حرف من حرف نمیزنی فهمیدییی(سرش داد میزنه)
ا.ت بغض میگیره
کوک:بعدشم تهیونگ هم مافیاس اونم ۲۷ سالشه ..... برو یه لباس واسه ت آماده کردم میپوشی
ا.ت:باشه از اتاق برو بیرون
کوک:الان نه بعدن وقتی خواستیم بخوابیم میپوشی
ا.ت:نمی خوام امشب با تو بخوابم
کوک:مگه نگفتم رو حرف من حرف نزنننن
ا.ت:تو چرا اینطوری شدی قبلا اگه ینفر بهم بدنگاه میکرد میکشتیش الان چرا انقدر سرم داد میزنی(با گریه)
کوک:هوووف
کوک میره ا.ت رو بغل میکنه
ا.ت:ولم کن
کوک:خوب تقصیره خودته دیگه به حرف گوش نمیدی دیگه
ا.ت:ولی من نمی خوام امشب باهات بخوابم
کوک:چرا دوستم نداری
ا.ت: خوب نه داشت کم کم ازت خوشممیومد ولی تو خودت خرابش کردی.......
لایک ۳۰
کامنت۵۰
فالو هم کن لطفا
بخدا شرط کامل نشه نمیزارم
۱۳.۸k
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.