چرا چرا همچین کاری باهام کردید

چرا؟ چرا همچین کاری باهام کردید؟
(از این به بعد مامان ا/ت رو با م/ا نشون میدم باباشم با ب/ا)
ب/ا: متاسفم دخترم، اما مجبور بودیم
ا/ت: خیلی متاسفم براتون، با گریه بلند شدم و رفتم سمت اتاقم اینقدر گریه کردم که چشمام پف کرده بود و قرمز شده بود یهو در اتاق باز شد و مامانم اومد داخل
م/ا: دخترم، وسایلت رو جمع کن کسی که تورو بهش فروختیم اومده دنبالت
ا/ت: اسمش چیه؟
م/ا: پارک جیمین
مامانم رفت بیرون رفتم و با قلبی شکسته وسایلم رو جمع کردم و از اتاقم اومدم بیرون
م/ا و ب/ا: متأسفیم دخترم
ا/ت: سوار ون مشکی ای که جلوی در بود شدم و حرکت کرد توی راه همش گریه میکردم
راننده: رسیدیم، پیاده شو
پیاده شدم و به همراه بادیگارد ها وارد عمارت شدم، عمارت که چه عرض کنم بهشت بود وارد عمارت شدم و دیدم یک مرد جذابی روی مبل نشسته و داره سیگار میکشه خیلی جذاب بود
بادیگارد: قربان، آوردیمش
جیمین: خوبه، برید بیرون
بادیگارد ها رفتن بیرون و منو اون مرده که ظاهراً اسمش جیمین بود تنها شدیم
جیمین: چیه؟ زبونتو موش خورده؟
ا/ت: ن...نه
جیمین: خب بذار همه چیزو بهت بگم من پارک جیمینم و پدر و مادرت تورو به من فروختن تو دیگه خدمتکار اینجایی از قوانین اینجا پیروی کنی تنبیه بدی در انتظارته من بزرگترین مافیای این کشورم پلیسا جرات دستگیری منو ندارن پس حواست رو جمع کن و هرچی میگم بگو چشم
ا/ت: ب... بله چشم
جیمین: خوبه، قوانین رو آجوما برات توضیح میده
شروع کرد صدا زدن آجوما و یهو یک خانم تقریبا مسن که لباس خدمتکاری تنش بود اومد داخل
آجوما: بله ارباب
جیمین: این دختر خدمتکار جدید عمارته، بهش قوانین رو توضیح بده
آجوما: چشم ارباب
جیمین: خوبه، من میرم
جیمین رفت و من و اون خانم که ظاهراً اسمش آجوما بود تنها شدیم
آجوما: سلام دخترم من آجوما هستم
ا/ت: س.. سلام، منم ا/ت هستم
آجوما: بذار قوانین اینجا رو بهت بگم
باید ۱۰ شب بخوابی و ۵ صبح بیدار بشی، آقای پارک رو ارباب صدا بزنی، هرچی گفت بگو چشم و مثل همه‌ی خدمتکار ها کار کن و هیچوقت هم لباسی جز لباس خدمتکاری تنت نباشه
ا/ت: چشم


تموم شد، خواستم تشکری بکنم از دوست خوبم دلسا که بهم انرژی و انگیزه داد تا بتونم داستانمو ادامه بدم
دلسا جون...ممنونم ازت❤️✨
دیدگاه ها (۴)

عاشق بی پروا پارت ۴به همراه آجوما رفتیم طبقه ی بالا و اتاقم ...

لباس خواب ا/ت توی عاشق بی پروا

سوال: میکاپ دوست داری؟

سناریوموضوع: وقتی میخواین برید مهمونی و لباس باز میپوشینامجو...

WISH MEET YOUPART 11اجوما. بیا دختر جان بریم به بانو معرفیت ...

پارت ۶ فیک مرز خون و عشق

پارت ۲ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط