از پشت داشتم نگاهش میکردم .
از پشت داشتم نگاهش میکردم .
نمازش که تموم شد سرشو گذاشت رو مهر و نزدیک یک دقیقه بود داشت با خدا حرف میزد !
انگار در گوشِ خدا جزء به جزء میگفت حرفاشو
راستییَتِش اصلا باورم نمیشد این همون رفیقِ منه که نمیدونست نماز ظهر چند رکعته ، مغرب چند رکعته و الی آخر !
دعاهاش که تموم شد برگشت نگاهم کرد ، دیگه دلمو زدم به دریا با خنده گفتم :
ببین عشق با آدم چیکار میکنه ها !!! بدبختِ عاشق ، حالا دیگه دست به دامنِ خدا شدی ؟ 💙
فقط خندید
گفتم : ولی خدایی اگه به صلاحت نباشه چی ؟ انقدر دعا میکنی تو دعاهات حواست هست بگی هر چی به صلاحه همون شه ؟
دستشو تکیه داد به اُپن و با یه مکث گفت :
تو میدونی من ته نمازام چی میگم ؟
میگم خدایا اگه به صلاحمونه که هر چی زودتر بهم برسیم ، اگرم نیست ؛ تو خدایی ، تو یه جوری تقدیرمونو عوض کن که بشیم صلاح ترین انتخابه هم ...
من زبونم نمیچرخه یک درصدم از خدا چیزی بخوام که شاید بعدا حسرت بخورم اشکال از دعاهایِ ناقصِ من بوده .
به جسارتِ تویِ چشاش که نگاه کردم فهمیدم نه ... رفیقم جدی جدی عاشق شده!
#شین_مست
نمازش که تموم شد سرشو گذاشت رو مهر و نزدیک یک دقیقه بود داشت با خدا حرف میزد !
انگار در گوشِ خدا جزء به جزء میگفت حرفاشو
راستییَتِش اصلا باورم نمیشد این همون رفیقِ منه که نمیدونست نماز ظهر چند رکعته ، مغرب چند رکعته و الی آخر !
دعاهاش که تموم شد برگشت نگاهم کرد ، دیگه دلمو زدم به دریا با خنده گفتم :
ببین عشق با آدم چیکار میکنه ها !!! بدبختِ عاشق ، حالا دیگه دست به دامنِ خدا شدی ؟ 💙
فقط خندید
گفتم : ولی خدایی اگه به صلاحت نباشه چی ؟ انقدر دعا میکنی تو دعاهات حواست هست بگی هر چی به صلاحه همون شه ؟
دستشو تکیه داد به اُپن و با یه مکث گفت :
تو میدونی من ته نمازام چی میگم ؟
میگم خدایا اگه به صلاحمونه که هر چی زودتر بهم برسیم ، اگرم نیست ؛ تو خدایی ، تو یه جوری تقدیرمونو عوض کن که بشیم صلاح ترین انتخابه هم ...
من زبونم نمیچرخه یک درصدم از خدا چیزی بخوام که شاید بعدا حسرت بخورم اشکال از دعاهایِ ناقصِ من بوده .
به جسارتِ تویِ چشاش که نگاه کردم فهمیدم نه ... رفیقم جدی جدی عاشق شده!
#شین_مست
۱.۷k
۲۳ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.