( . We fell in love in October . )
( . We fell in love in October . )
Fake Jimin Part 10
✿✿✿✿✿✿✿
جیمین : بیا غذا بخوریم
لیلین : اوهوم باشه
جیمین و لیلین استیک
درست کردن و جیمین یه بطری شامپاین اورد
وقتی استیک و خوردن جیمین در شامپاین و باز کرد و توی دوتا لیوان ریخت که لیلین گفت من تاحالا از اینا نخوردم چون ضرر داره
جیمین : اینبار به خاطر من بخور
لیلین : نهه
جیمین : خواهش (صورتشو کیوت کرد)
لیلین : ام اونطوری نکن باشهه
جیمین بهش لیوان شامپاین رو داد و زدن بهم دیگه جیمین خیلی سریع کشید بالا همرو ولی لیلین خیلی کم کم خورد و گفت
لیلین : اییی بد مزس
جیمین : سریع بکش بالا
لیلین هم همینکارو کرد و سریع کشید بالا لیلین چون تاحالا نخورده بود ظرفیت خیلی پایینی داشت و سریع مست شد جیمین زیاد مست نشد جیمین میخواست به لیلین اعتراف کنه جیمین نزدیک لیلین رفت گفت
جیمین : لیلین میدونستی خیلی کیوتی
لیلین با حالت مستی و کیوت گفت اره
جیمین : لیلین من دوست دارم عاشقتم از همون روزی که دیدمت
لیلین مستیش پرید و گفت منم عاشقتم خیلی خیلی دوست دارم جیمین گفت
جیمین : بیا رو پاهای ددی بشین ببینم
لیلین رفت رو پاهای جیمین
جیمین : حالا میتونم راحت ببوسمت
از زبان راوی
جیمین لباشو گذاشت روی لبای لیلین و وحشیانه میبوسید و .............
صبح
صبح با حس بوسیده شدن لبام بیدار شدم جیمین بود داشت لبامو میبوسید و گفت
جیمین : عشقم بیدار شدی
لیلین : اوهوم
لیلین داشت خجالت میکشید
جیمین : بیبی من خجالت میکشه ازم اره
لیلین : نه
جیمین : دلت درد نمیکنه
لیلین : نه
جیمین دل لیلین و فشار داد و لیلین گفت اییی
جیمین : گفتی که دلم درد نمیکنه
لیلین : ام خجالت میکشیدم اخه
جیمین : بیبی جونم دیگه نباید از ددیش خجالت بکشه باشه حالا بیا بریم حموم
لیلین : باشه ددی جونم
خلاصه باهم رفتن حمومو یه عالمه بازی کردنو خوش گذروندن .
◌ادامه دارد◌
لایک : 10
فالور : 45
( . We fell in love in October . )
Fake Jimin Part 10
✿✿✿✿✿✿✿
جیمین : بیا غذا بخوریم
لیلین : اوهوم باشه
جیمین و لیلین استیک
درست کردن و جیمین یه بطری شامپاین اورد
وقتی استیک و خوردن جیمین در شامپاین و باز کرد و توی دوتا لیوان ریخت که لیلین گفت من تاحالا از اینا نخوردم چون ضرر داره
جیمین : اینبار به خاطر من بخور
لیلین : نهه
جیمین : خواهش (صورتشو کیوت کرد)
لیلین : ام اونطوری نکن باشهه
جیمین بهش لیوان شامپاین رو داد و زدن بهم دیگه جیمین خیلی سریع کشید بالا همرو ولی لیلین خیلی کم کم خورد و گفت
لیلین : اییی بد مزس
جیمین : سریع بکش بالا
لیلین هم همینکارو کرد و سریع کشید بالا لیلین چون تاحالا نخورده بود ظرفیت خیلی پایینی داشت و سریع مست شد جیمین زیاد مست نشد جیمین میخواست به لیلین اعتراف کنه جیمین نزدیک لیلین رفت گفت
جیمین : لیلین میدونستی خیلی کیوتی
لیلین با حالت مستی و کیوت گفت اره
جیمین : لیلین من دوست دارم عاشقتم از همون روزی که دیدمت
لیلین مستیش پرید و گفت منم عاشقتم خیلی خیلی دوست دارم جیمین گفت
جیمین : بیا رو پاهای ددی بشین ببینم
لیلین رفت رو پاهای جیمین
جیمین : حالا میتونم راحت ببوسمت
از زبان راوی
جیمین لباشو گذاشت روی لبای لیلین و وحشیانه میبوسید و .............
صبح
صبح با حس بوسیده شدن لبام بیدار شدم جیمین بود داشت لبامو میبوسید و گفت
جیمین : عشقم بیدار شدی
لیلین : اوهوم
لیلین داشت خجالت میکشید
جیمین : بیبی من خجالت میکشه ازم اره
لیلین : نه
جیمین : دلت درد نمیکنه
لیلین : نه
جیمین دل لیلین و فشار داد و لیلین گفت اییی
جیمین : گفتی که دلم درد نمیکنه
لیلین : ام خجالت میکشیدم اخه
جیمین : بیبی جونم دیگه نباید از ددیش خجالت بکشه باشه حالا بیا بریم حموم
لیلین : باشه ددی جونم
خلاصه باهم رفتن حمومو یه عالمه بازی کردنو خوش گذروندن .
◌ادامه دارد◌
لایک : 10
فالور : 45
( . We fell in love in October . )
۱۰.۱k
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.