black flower(p,329)
black flower(p,329)
یعنی متهم دو سورا که امروز در این جلسه ی دادگاه حضور
داره بود....
مکثی کرد و به طرف دوسورا چرخید.
دادستان: جنایت های دو سورا همین جا تموم نمیشه بعد از همه ی این سالها وقتی احساس خطر کرد یکی از خدمتکارهای خانواده ی هان رو به خاطر بدهیش مجبور به مسموم کردن هان دانگ هی شی کرد که موفق نشد به هدف شومش برسه برادر و همدستش کیم هودونگ رو به دلیل اینکه طبق برنامه هاش عمل نمی کرد با ضربه ی چاقو به شکمش راهی بیمارستان کرد و زمانی که متوجه شد موفق نشده سعی کرد تو بیمارستان با لباس مبدل کارش رو تموم کنه.....
وکیل دو سورا حرفش رو قطع کرد.
وکیل: آقای قاضی من اعتراض دارم همه ی اینها فقط اتهامند و مدارک محکمی در موردشون وجود نداره.
قاضی: اعتراض وارد نیست دادستان کیم لطفا ادامه بدید.
دادستان در جواب قاضی سرش رو کوتاه خم کرد و باقی حرفهاش رو به زبون آورد.
دادستان: متهم وقتی از این که کیم تهیونگ در واقع همون هان مین هیونه مطلع شد بار ها تهدیدش کرد اما تهدیدهاش روی آقای کیم جواب ندادن.... همه ی برنامه هاش بعد از اینکه متوجه شد خانواده ی هان بالاخره واقعیت رو متوجه شدن بهم ریخت پس با یک نقشه ی..
حساب شده کیم تهیونگ رو دزدید و در عوض زنده نگه داشتنش از آقای هان در خواست کرد که تمام اموالش رو به دو کیونگسو شی
منتقل کنه....
تهیونگ دستش رو به پیشونیش کشید و دستش رو روی شکمش که بهم می پیچید گذاشت.
جونگکوک: تهیونگ... خوبی؟
جونگ کوک کنار گوش امگا لب زد و با نگرانی به نیم رخ رنگ پریده ش نگاه کرد.
تهیونگ: چیزی نیست.
یعنی متهم دو سورا که امروز در این جلسه ی دادگاه حضور
داره بود....
مکثی کرد و به طرف دوسورا چرخید.
دادستان: جنایت های دو سورا همین جا تموم نمیشه بعد از همه ی این سالها وقتی احساس خطر کرد یکی از خدمتکارهای خانواده ی هان رو به خاطر بدهیش مجبور به مسموم کردن هان دانگ هی شی کرد که موفق نشد به هدف شومش برسه برادر و همدستش کیم هودونگ رو به دلیل اینکه طبق برنامه هاش عمل نمی کرد با ضربه ی چاقو به شکمش راهی بیمارستان کرد و زمانی که متوجه شد موفق نشده سعی کرد تو بیمارستان با لباس مبدل کارش رو تموم کنه.....
وکیل دو سورا حرفش رو قطع کرد.
وکیل: آقای قاضی من اعتراض دارم همه ی اینها فقط اتهامند و مدارک محکمی در موردشون وجود نداره.
قاضی: اعتراض وارد نیست دادستان کیم لطفا ادامه بدید.
دادستان در جواب قاضی سرش رو کوتاه خم کرد و باقی حرفهاش رو به زبون آورد.
دادستان: متهم وقتی از این که کیم تهیونگ در واقع همون هان مین هیونه مطلع شد بار ها تهدیدش کرد اما تهدیدهاش روی آقای کیم جواب ندادن.... همه ی برنامه هاش بعد از اینکه متوجه شد خانواده ی هان بالاخره واقعیت رو متوجه شدن بهم ریخت پس با یک نقشه ی..
حساب شده کیم تهیونگ رو دزدید و در عوض زنده نگه داشتنش از آقای هان در خواست کرد که تمام اموالش رو به دو کیونگسو شی
منتقل کنه....
تهیونگ دستش رو به پیشونیش کشید و دستش رو روی شکمش که بهم می پیچید گذاشت.
جونگکوک: تهیونگ... خوبی؟
جونگ کوک کنار گوش امگا لب زد و با نگرانی به نیم رخ رنگ پریده ش نگاه کرد.
تهیونگ: چیزی نیست.
- ۱۵۶
- ۲۹ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط