نگاهقهوهتلخت

#نگاه_قهوه_تلخت

گفتم مرا نگاهت چون قهوه تلخ و سرد است
 گفتا که دل چو شیرین غمگین و پر زدرد است

گفتم که عشق شاید درمان کند دلت را
گفتا که در دل ما رخسار عشق  زرد  است

گفتم تو  باش لیلا مجنون شوم شما را
گفتا چو رفت فرهاد ، دنیا  تهی ز مرد است

گفتم که دل سپردی شاید به شاهبازی
گفتا که میل شاهان کی با غبار و گرد است

گفتم که در قمار ، عشق تو پاکبازم
گفتا که عشق اخر کی چون قمار نرد است

گفتم که در دل ما نقشی زدی تو جانا
گفتا که خاطر از تو با دل پی نبرد  است

گفتم که خواب دیدم گردم به دور کویت
گفتا مگر خیالت مجنون و خواب گرد است

گفتم  نشوید عرفان دست از تو و خیالت
گفتا ز غم بمیرد هر کو ز عشق طرد است       
#سعیدعرفانی
27مارس2020
دیدگاه ها (۱)

شهدخت_ایران

یک لحظه با خود صادق باشیم .....

#جام_می_خمارانساقی ز چشم مستت جامی بده خماران               ...

شیخنا رفته به جنگ کرنا با الکل                      غسل ترتی...

🌼باز که بیمار صدایت شده‌ام می‌بینی؟من پریشان نگاهت شده‌ام می...

خــوش حــآل و آزآد تکپآرتی jk با تن سرد برگشت به خونه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط