به هر چی ذلتهِ دیگهِ
به هر چی ذلتهِ دیگهِ
خود آگاهانه تن دادیم
چه بد می سوزنهِ آتیش
به این خواری که افتادیم
فشار از هر طرف اومد
و ما ها باز لب بستیم
سپیدی های صُب پیداس
چرا ما دل به شب بستیم
سکوتی روی لب هامون
کشیدن مثل نقاشی
به روی زردیِ لباهات
چرا هی رنگ می پاشی
مثِ هفتادی و شصتی
چنان می سوزه هشتادی
چنان کهِ تا ابد دیگه
نبینن رنگ آزادی
کسی اینجا دلش هرگز
به حالِ ما نمی سوزه
لباسِش رو فقر این جا
فقط با وصله می دوزه
سپیدی های صُب پیداس
چرا ما دل به شب بستیم
سرگشته #سهراب_عرب_زاده
خود آگاهانه تن دادیم
چه بد می سوزنهِ آتیش
به این خواری که افتادیم
فشار از هر طرف اومد
و ما ها باز لب بستیم
سپیدی های صُب پیداس
چرا ما دل به شب بستیم
سکوتی روی لب هامون
کشیدن مثل نقاشی
به روی زردیِ لباهات
چرا هی رنگ می پاشی
مثِ هفتادی و شصتی
چنان می سوزه هشتادی
چنان کهِ تا ابد دیگه
نبینن رنگ آزادی
کسی اینجا دلش هرگز
به حالِ ما نمی سوزه
لباسِش رو فقر این جا
فقط با وصله می دوزه
سپیدی های صُب پیداس
چرا ما دل به شب بستیم
سرگشته #سهراب_عرب_زاده
۱.۳k
۲۴ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.