دوباره شب

دوباره شب
و دوباره
خیال گیسوی دراز تو ،
و من نبودنت هایت را
گریه می کنم در خودم ...

❤ ✶┅
❥•
دیدگاه ها (۴)

دلم گرفته از روزگار دور از تو ...

.مگر می توان تو رادوست نداشتمثل اینکه ،به پرنده بگوییپرواز ن...

رفیق بود؛با او می توانستم بعد از گریه های بلند، از چیزهای کو...

عاشقانه های شبنم بابا محمدم

تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شببدین سان خواب ها ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط