در خیبر بشدت مجروح شد.دستش را در راه خدا داد.به احمد کاظ
در خیبر بشدت مجروح شد.دستش را در راه خدا داد.به احمد کاظمی گفت داشتند مرا بالا میبردند.جايی متوقف شدند گفتند به ما امر شده او را برگردانید.لحظه ای مکث کردم گفتم میخواهم برگردم و بجنگم.چشم باز کردم دربیمارستان بودم.
احمد گفت ازمن تعهد گرفت که تا زنده هستم این را برای کسی نقل نکنم.
احمد گفت ازمن تعهد گرفت که تا زنده هستم این را برای کسی نقل نکنم.
۳.۶k
۰۹ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.