وقتی میری پیشش باشگاه و. ..
وقتی میری پیشش باشگاه و...
فصل دوم
پارت ۱۰
(تهیونگ)
با حس گرما بیدار شدم...اااا...شت...نکنه سرما خوردم...من با این وضعم چ گوهی بخورم...اهه...از همه طرف باید بدبختی بکشم...عایش...(عطسه)عاح...باید خفشون کنم تا کوک (عطسه) بیدار نشه...من(عطسه)خوبم...هق...دارم(عطسه)میمیرم...
(اوخی...سرماخورده...برم براش چای نبات بیارم•-•)
کوک همینجوری ک داشن از پله ها میومد پایین گفت
کوک:عاا...تهیونگ چی شده...
تهیونگ: جلو نیا(عطسه)سرما(عطسه)میخوری...عاح...
کوک:اکی...ولی بنظرت نباید بری دکتر؟
تهیونگ:چرا(عطسه)میرم دکتر(عطسه)توهم مواظب(عطسه)خودت باش تا بیام
کوک:باشه
تهیونگ حاظر شد و سوار ماشینش شد...ب سمت خونه ی ا.ت حرکرت کرد...وقتی رسید زنگ خونه رو زد...ا.ت آیفون برداشت
ا.ت: کیه؟؟؟
تهیونگ: منم(عطسه)
ا.ت: عا...
درو باز کرد و تهیونگ اومد تو
تهیونگ: چ(عطسه) بدن قشنگی
(ا.ت تاپ و شلوارک تنشه)
ا.ت:یعنی نمتونم تو خونم راحت باشم؟؟؟
تهیونگ: من ک چیزی نگفتم(عطسه)
ا.ت: بهتره حتی چیزی نگی...سرماخوردی
تهیونگ:اره(عطسه)
ا.ت: پس بوست میکنم تا خوب شی
تهیونگ:جلو نیایااا
ا.ت:چرا
تهیونگ: نمیخوام (عطسه ) سرما بخوری
ا.ت: عب ندالهههه...بزا بوست کونم
تهیونگ:پوف... باشه
ا.ت میره سمت تهیونگ روش میخوابه...لباشو میزاره رو لبای تهیونگ و میبوستش...
تهیونگ: بسه (عطسه)
ا.ت: اکی عاقای عطسه
تهیونگ:مسخره مکنی...کیرخر
ا.ت:ع ع...با ادب باش فرزندم...اینجا خونه خاله نی هرچی میخوای بگی
تهیونگ: خونه خاله نی(عطسه)خونه زنمه
ا.ت:بسه بسه...برم برات ی قرص بیارم بخوابی اینقد حرف نزنی
تهیونگ:چی دارم میگم مگه(عطسه)
ا.ت:هیچی~-~
فصل دوم
پارت ۱۰
(تهیونگ)
با حس گرما بیدار شدم...اااا...شت...نکنه سرما خوردم...من با این وضعم چ گوهی بخورم...اهه...از همه طرف باید بدبختی بکشم...عایش...(عطسه)عاح...باید خفشون کنم تا کوک (عطسه) بیدار نشه...من(عطسه)خوبم...هق...دارم(عطسه)میمیرم...
(اوخی...سرماخورده...برم براش چای نبات بیارم•-•)
کوک همینجوری ک داشن از پله ها میومد پایین گفت
کوک:عاا...تهیونگ چی شده...
تهیونگ: جلو نیا(عطسه)سرما(عطسه)میخوری...عاح...
کوک:اکی...ولی بنظرت نباید بری دکتر؟
تهیونگ:چرا(عطسه)میرم دکتر(عطسه)توهم مواظب(عطسه)خودت باش تا بیام
کوک:باشه
تهیونگ حاظر شد و سوار ماشینش شد...ب سمت خونه ی ا.ت حرکرت کرد...وقتی رسید زنگ خونه رو زد...ا.ت آیفون برداشت
ا.ت: کیه؟؟؟
تهیونگ: منم(عطسه)
ا.ت: عا...
درو باز کرد و تهیونگ اومد تو
تهیونگ: چ(عطسه) بدن قشنگی
(ا.ت تاپ و شلوارک تنشه)
ا.ت:یعنی نمتونم تو خونم راحت باشم؟؟؟
تهیونگ: من ک چیزی نگفتم(عطسه)
ا.ت: بهتره حتی چیزی نگی...سرماخوردی
تهیونگ:اره(عطسه)
ا.ت: پس بوست میکنم تا خوب شی
تهیونگ:جلو نیایااا
ا.ت:چرا
تهیونگ: نمیخوام (عطسه ) سرما بخوری
ا.ت: عب ندالهههه...بزا بوست کونم
تهیونگ:پوف... باشه
ا.ت میره سمت تهیونگ روش میخوابه...لباشو میزاره رو لبای تهیونگ و میبوستش...
تهیونگ: بسه (عطسه)
ا.ت: اکی عاقای عطسه
تهیونگ:مسخره مکنی...کیرخر
ا.ت:ع ع...با ادب باش فرزندم...اینجا خونه خاله نی هرچی میخوای بگی
تهیونگ: خونه خاله نی(عطسه)خونه زنمه
ا.ت:بسه بسه...برم برات ی قرص بیارم بخوابی اینقد حرف نزنی
تهیونگ:چی دارم میگم مگه(عطسه)
ا.ت:هیچی~-~
۶۳.۲k
۰۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.