دستانش را دور کمرم حلقه کرد من را بقل کرد و با خودش به

دستانش را دور کمرم حلقه کرد من را بقل کرد و با خودش به
اتاقش برد . لباسش را در اورد بعد کلاه من را بر داشت . لبهايه
تشنه اش را بر لبهايه من گذاشت کمي که گذشت احساسه
تهي بودن در من دست داد .وقتي که عطشش فرو کشيد من را
به گوشه اي پرت کرد. انجا بود که برهيه اولين بار احساسه تلخ
شکستن و خرد شدن به من دست داد.
خاطره اي از يک شيشه نوشابه

.جررررررررررررررررررررررر
#منحرف نباشید
دیدگاه ها (۰)

اون چيه كه لاي سينه رد ميشه........ روي رون كشيده ميشه.........

زن:خيلي بزرگه! مرد:عادت ميکني.زن:از پشت درد ميگيره! مرد:جا ب...

اینم خیلی کراش هرکی روش کراش داره لایک کنه 🧋❤

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط