زاهد من که خراباتی و مستم به تو چه

زاهد من که خراباتی و مستم به تو چه؟
ساغر و باده بود بر سر دستم به تو چه؟
تو اگر گوشه محراب نشستی صنمی گفت چرا؟
من اگر گوشه میخانه نشستم به تو چه؟
تو که مشغول دعا و مناجاتی چه به من؟
من که شب تا به سحر یکسره مستم به تو چه؟
آتش دوزخ اگر قصد تو و ما بکند
تو که خشکی چه به من من که تر هستم به تو چه...
دیدگاه ها (۵)

♫♫♫بانو سیمین بهببهانی شاعر معاصر درگذشت...چرا رفتی چرا من ب...

منتظر نوشته های شمام زود تر لطفا

هر چی گفتنی بود چارلی گفته دیگه من چی بگم...ِ.ِ.

خــــــــــدایاخواستم بگویم تــنهایماما...نـــــــــــگاه خن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط