شعر موسیقی
#شعر_موسیقی
( دیوار )
از زمزمه دلتنگیم ، از همهمه بی زاریم
نه طاقت خاموشی ، نه تاب سخن داریم
آوار پریشانی است ، رو سوی چه بگریزم؟
هنگامه ی حیرانی است ، خود را به که بسپاریم؟
تشویش هزار "آیا" ، وسواس هزار "اما"
کوریم و نمی بینیم ، ورنه همه بیماریم
دوران شکوه باغ ، از خاطرمان رفته است
امروز که صف در صف ، خشکیده و بی باریم
دردا که هدر دادیم ، آن ذات گرامی را
تیغیم و نمی بریم ، اَبریم و نمی باریم
ما خویش نداستیم ، بیداریمان از خواب
گفتند که بیداریم ، گفتیم که بیداریم
من راه تو را بسته ، تو راه مرا بسته
امید رهایی نیست ، وقتی همه دیواریم
▫ ️شاعر: حسین منزوی
▫ ️مجموعه: حنجره زخمی تغزل
📝 ️ غزلی از شاعر بزرگ معاصر حسین منزوی (۱۳۲۵ - ۱۳۸۳) ٬ که در سال ۱۳۵۵ توسط داریوش اقبالی خوانده شد و سپس با سانسور رادیو و تلوزیون مواجه شد.
( دیوار )
از زمزمه دلتنگیم ، از همهمه بی زاریم
نه طاقت خاموشی ، نه تاب سخن داریم
آوار پریشانی است ، رو سوی چه بگریزم؟
هنگامه ی حیرانی است ، خود را به که بسپاریم؟
تشویش هزار "آیا" ، وسواس هزار "اما"
کوریم و نمی بینیم ، ورنه همه بیماریم
دوران شکوه باغ ، از خاطرمان رفته است
امروز که صف در صف ، خشکیده و بی باریم
دردا که هدر دادیم ، آن ذات گرامی را
تیغیم و نمی بریم ، اَبریم و نمی باریم
ما خویش نداستیم ، بیداریمان از خواب
گفتند که بیداریم ، گفتیم که بیداریم
من راه تو را بسته ، تو راه مرا بسته
امید رهایی نیست ، وقتی همه دیواریم
▫ ️شاعر: حسین منزوی
▫ ️مجموعه: حنجره زخمی تغزل
📝 ️ غزلی از شاعر بزرگ معاصر حسین منزوی (۱۳۲۵ - ۱۳۸۳) ٬ که در سال ۱۳۵۵ توسط داریوش اقبالی خوانده شد و سپس با سانسور رادیو و تلوزیون مواجه شد.
۸۸۰
۲۹ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.