تو از ایوب میگویی

تو از ایّوب می‌گویی
که صبرش ‌آن چنان بودَست
پُـــر از بی‌تابیَــم امّا
تــــو از من تاب می‌خواهی!

کنارت هستم و عاشق
نفسهایــــــم همه اُمّید
مـــرا رفته، مـــرا مُرده
مرا در قاب می‌خواهی؟

#علیرضا_آذر
دیدگاه ها (۳)

با غم انگیز ترین حالت تهران چه کنم ...؟ #علیرضا_آذر

ما دو تن مغرور هر دو از هم دور وای در من تاب دوری نیست ای خی...

هرشب دلم بهانه‌یِ تو... هیچ...بگذریم... امشب دلم دوباره تو ر...

نگرانم که به تو هدیه کنم شعرم راو تو آن را به کسی...وای ولش ...

السلام علیک یا حجت الله فی ارضه ع

رمـان زخم عشـق توپارت پنـجم🫐✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵...

مهره‌ای از #جان ربودم بی‌دهان و بی‌دهانگر #رقیب او بداند گو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط