گر دلم

گر دلم
سر کشد از درد تو
جان سیر شود

جان و دل تا برود ،بی‌دل و بی‌جان بکشم...
دیدگاه ها (۲)

دلم شاعردلم عاشقدلم رسوای عالم شد!دلش سنگ ودلش سنگ ودلش ازسن...

خرافاتی نیستماما وقتی که صحبت توستفرهنگ مننواختن بر تکه چوبی...

آموخته‌ام که وابسته نباید شد! نه به هیچ کسنه به هیچ رابطه‌ای...

دلتنگی که از حد بگذردبه هیچکس رحم نمیکند،سریع به چشم ها روی ...

...جانا ز فراق تو این محنت جان تا کیدل در غم عشق تو رسوای جه...

به سر شوق سر کوی تو دیرم

گر جهانی ز دست تو برودمخور اندوه آن ...که چیزی نیستعالمی گر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط