عه ببینین کی یادش مونده پارت بزاره مننن
بهار عاشقیـ.پارتـ:8
بعداز اینکه شام رو خوردیم تام رفت و من گفتم برو میام
و رفتم تا ببینم چه تنبیه ای برام دارن
پروفسور دیپت گفت:تنبیه ات اینه که بری کل حیاط رو جارو بزنی.... همه جاشو. هیچ جادویی هم در کار نیست
گفتم:حتما
یه جارو برداشتم و رفتم حیاط و با بی میلی جارو کردم
چند دقیقه بعد:
تام یهو واردشد... میگن از هرچی بترسی سرت میاد، منم ترسیدم خب 😂
تام با قیافه ای جدی نگاهم کرد و بغضم ترکید و گفتم:می... میدونم تو از دخترایی که درساشون خوب نیست خوشت نمیاد... م... من واقعا معذرت میخوام....
و شروع کردم به گریه کردن
تام گفت:گریه نکن شارلوت..گریه نکن! دیوونه ای؟ فکر میکنی که من الان ازت خوشم نمیاد؟ من همیشه عاشقتم و خواهم بود...ولی توهم بیشتر برای امتحان بخون...خودم کمکت میکنم!
و بعد تام نزدیکم شد و منو به خودش چسبوند و منم سرم رو گذاشتم رو سینه تام و سرمو آروم نوازش کرد... میفهمیدم که داره با جادو حیاط رو تمیز میکنه
آروم براید استایل بغلم کرد و منو سمت خوابگاه برد... ازم خداحافظی کرد و رفت خوابگاه پسرا
بعداز اینکه شام رو خوردیم تام رفت و من گفتم برو میام
و رفتم تا ببینم چه تنبیه ای برام دارن
پروفسور دیپت گفت:تنبیه ات اینه که بری کل حیاط رو جارو بزنی.... همه جاشو. هیچ جادویی هم در کار نیست
گفتم:حتما
یه جارو برداشتم و رفتم حیاط و با بی میلی جارو کردم
چند دقیقه بعد:
تام یهو واردشد... میگن از هرچی بترسی سرت میاد، منم ترسیدم خب 😂
تام با قیافه ای جدی نگاهم کرد و بغضم ترکید و گفتم:می... میدونم تو از دخترایی که درساشون خوب نیست خوشت نمیاد... م... من واقعا معذرت میخوام....
و شروع کردم به گریه کردن
تام گفت:گریه نکن شارلوت..گریه نکن! دیوونه ای؟ فکر میکنی که من الان ازت خوشم نمیاد؟ من همیشه عاشقتم و خواهم بود...ولی توهم بیشتر برای امتحان بخون...خودم کمکت میکنم!
و بعد تام نزدیکم شد و منو به خودش چسبوند و منم سرم رو گذاشتم رو سینه تام و سرمو آروم نوازش کرد... میفهمیدم که داره با جادو حیاط رو تمیز میکنه
آروم براید استایل بغلم کرد و منو سمت خوابگاه برد... ازم خداحافظی کرد و رفت خوابگاه پسرا
۶.۶k
۰۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.