ما به فرزندان این شهدا بدهکاریم
ما به فرزندان این شهدا بدهکاریم
همسر شهیدمدافع حرم حسین فدایی:
هر وقت که می خواست برگردد
سوریه خیلی خوشحال بود.
می رفت برای بچه ها خرید میکرد و تک تکشان را زمان خداحافظی میبوسید.
معمولا دوستانش میآمدند دم در دنبالش و خودم از زیر قرآن ردش میکردم.
او می رفت من هم می رفتم داخل خانه.
ولی دفعه آخر مثل همیشه که خداحافظی کرد و رفت من لای در را باز گذاشتم که رفتنش را ببینم،
دلم نمی گذاشت بروم داخل، از لای در که یواشکی نگاهش کردم متوجه شدم شهید فدایی هم برگشته از ماشین خانه را نگاه می کند و اشکش را پاک می کند.
همسر شهیدمدافع حرم حسین فدایی:
هر وقت که می خواست برگردد
سوریه خیلی خوشحال بود.
می رفت برای بچه ها خرید میکرد و تک تکشان را زمان خداحافظی میبوسید.
معمولا دوستانش میآمدند دم در دنبالش و خودم از زیر قرآن ردش میکردم.
او می رفت من هم می رفتم داخل خانه.
ولی دفعه آخر مثل همیشه که خداحافظی کرد و رفت من لای در را باز گذاشتم که رفتنش را ببینم،
دلم نمی گذاشت بروم داخل، از لای در که یواشکی نگاهش کردم متوجه شدم شهید فدایی هم برگشته از ماشین خانه را نگاه می کند و اشکش را پاک می کند.
۱.۸k
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.