پاییز آمده ست که خود را ببارمت

📝

پاییز آمده ست که خود را ببارمت!
پاییز نام ِ دیگر ِ «من دوست دارمت»

بر باد می دهم همه ی بود ِ خویش را
یعنی تو را به دست خودت می سپارمت!

باران بشو، ببار به کاغذ، سخن بگو...
وقتی که در میان خودم می فشارمت

پایان تو رسیده گل ِ کاغذی ِ من
حتی اگر که خاک شوم تا بکارمت

اصرار می کنی که مرا زودتر بگو
گاهی چنان سریع که جا می گذارمت!

پاییز من، عزیز ِ غم انگیز ِ برگریز!
یک روز می رسم... و تو را می بهارمت!!

#سید_مهدی_موسوی
دیدگاه ها (۲)

📝 چقدر خوب شد زن شدیم!کمد و اتاقمان را به هم می‌ریزیم و همه ...

تا به حال کسی جلوی پایتان ترقه انداخته نیم متر بپرید هوا؟کسی...

مرد جانِ قصه ی منهر چقدر هم که تلخی کنیهر چقدر هم سر ناسازگا...

تصدقت روم:)من بی تو،اصلا وجود ندارم که بخواهم زنده باشم!میدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط