پاس دار

‍ 🌴 پاس دار

شبی محمد از جبهه برگشت و به خانه آمد.
رفتم لحافی آوردم تا پسرم، جگرگوشه ام پس از مدت ها از جبهه برگشته بود، راحت روی آن بخوابد.
صبح شد و رفتم پیش پسرم دیدم هنوز محمد خوابیده اما نه روی لحاف بلکه روی خاک!!!
👈 بیدارش کردم.گفتم محمد چرا روی زمین خوابیده ای؟
مقداری سکوت کرد و گفت:
مادر! چگونه روی لحاف بخوابم⁉ ️ چگونه سرم روی بالش بزارم⁉ ️
در حالی که رفیقان و همسنگری هایم نه پتویی دارند و نه بالش. شبهای سرد صورتهایشان را سنگ و روی زمین میخوابند!


راوی: مادر شهید
🌹 پاسدار شهید #محمد_سوانج
دهستان #فال /شهر گله دار
#خاطرات

🏴 سنگر شهدای والامقام شهرستان لامرد
🏴 https://telegram.me/shohaday_lamerd
دیدگاه ها (۱)

‍ ▫ ️ابراهیم در یکی از مغازه های بازار مشــغول کار بود. یک ر...

☘ 🌼 هرگـاه شب جمعه شهـدا را یـاد ڪردید، آنها شمـا را نزد سید...

‍ ‍ تو تنها بازیگر تعزیه ای بودی که شمر و یزیدش واقعی بود آق...

🏴 تا عاشــــورا💠 باشهدای #بی_سربسیجی شهید #حمزه_مژدهنام پدر:...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط