شعری که آیت الله بهجت دراواخر عمرشان زمزمه میکردند

* شعری که آیت الله بهجت دراواخر عمرشان زمزمه میکردند....

با کدام آبرویی روز شمارش باشیم؟
عصرها منتظر صبح بهارش باشیم؟

سال ها منتظر سیصد و اندی مرد است
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم...

گیرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد
مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم

سال ها در پی کار دل ما افتاده
یادمان رفت کمی در پی کارش باشیم

ما چرا؟ خوبترین ها به فدای قدمش
حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم؟

اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم...

(( اللهم عجل لولیک الفرج ))
دیدگاه ها (۱)

رسول الله درباره حضرت زهرا می فرمایند به ازای هر نخ چادر دخت...

...

✘ مامور سرشماری: سلام مادرجان میشه لطفا بیای دم در؟ سلام پسر...

این همه لاف زن و مدعیِ اهل ظهورپس چرا یار نیامد که نثارش باش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط