پارت اول

پارت اول
از زبان وی ما میخواستیم برا کنسرت بریم پاریس که با مشکلی مجبور شدیم بریم تو یه کی از شهر های نزدیک فرانسه خوب ما رفتیم گردش خوب بیرون هوا سردی بود برف می بارید دم در یه پارک بزرگ پیاده شودیم رفتیم خیلی قشنگ بود کلی چیز خوشمزه خوردیم تازه ساعت هشت بود که می‌خواستیم برگریدم که لو رفتیم و خیلی خسته شودیم
که در رفتیم وقتی دیگه کسی پوشتمان نبود برگشتیم دیدم نا کجا آباد هستیم که یهو یه موتوری کیف جین رو دزدید نتونستیم پیدایش کنیم پرسیدم: جین اون کیف چی بود گفت: یکم پول بود جیمین: اونکه رو مبل بود جین: نه رو کمد بود شوگا و جیمین زدن تو سرشون گفتند: اون تمام کارت های بانکی و مدارک هامون بود همه داد زدیم چی خلاصه بد بخت شودیم و تصمیم گرفتیم بریم یه تاکسی بگیریم که یاد این افتادیم که تو لباس هامون جا مونده دیگه به تمام نقاط بد بخت بودیم فکنید خوانند های مشهور در خیابان ها پرسه میزنند کنار خیابان جوری نشتیم که کسی مارو نینه خیلی سرد بود دیکه نزدیک ده شب بود داشتیم از شدت گوشنگی و سرما می‌موردیم که پا های کسی رو جلو خودم دیدم سرم و بردم بالا که
دیدگاه ها (۴)

تو دنیایی منی همیشه بودی

شوگا کیوتم اومدید وارم هر چی سریع تر خوب بشی

کی روبیکا داره ⁉️⁉️

قلبم 💔ادیت دوستم

وقتی که دوستش داشتی اما... پارت 3

دختری که آرزو داشت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط