باز باران ، بی ترانه ، بی هوای عاشقانه ، بی نوای عارفانه
باز باران ، بی ترانه ، بی هوای عاشقانه ، بی نوای عارفانه ، در سکوتی ظالمانه ، خسته از مکر زمانه ، ، غافل از حتی رفاقت ، حاله ای از عشق و نفرت ، اشکهایی طبق عادت ، قطره های بی طراوت ، دیدن مرگ صداقت ، روی دوش آدمیت... می خورد بر بام خانه........
۲.۱k
۲۱ تیر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.