خورشید چشم روشنت را دوست دارم

خورشــید چشم روشنت را ، دوست دارم
دل دادن و ، دل بستنــت را دوست دارم

مــرداد آغــوشت ، بــرایم زندگـــانیست
اردیــبهشت دامــنت را ، دوســت دارم

در سایه ی پیـراهنت ، گـل ، جان گرفته
عـطــر گـل پـیراهــنت را دوســـت دارم

وقتـی که بـرمیـگردم از یک روز دشـــوار
در خــانه ، پیدا کـردنـت را دوست دارم "من را در آغوشت بگیر" ، این جمله ات را
"من را رهـــا کن" گفتنـت را دوست دارم

بعد از هزاران روز ، یک شب هم جدایی
یک شــب جـــدا افتادنـت را دوست دارم

یک شب که شاید پیش من ، یک قرن باشد
فـــردا شبش ، برگشتنـت را دوست دارم

ای پـادشـاه قلـب مـن ، سوگـــند بر عشق
مـــن کـــشور امــن تنــت را ، دوســت دارم
دیدگاه ها (۲)

آرزو دارم شبی عاشق شوی آروز دارم بفهمی درد را تلخی برخورده...

یک نفس، باتوکشیدن، به جهان می ارزد ساعتی باتو، به صدسال زمان...

حرفها دارم اما... بزنم یا نزنم؟ با توام،باتو! خدا را ! بزنم ...

لبـــــــریز غزلهای عجیب است نگاهت تلفیق شراب و شب و سیب است...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط