چقدر این ماجرا برای شیعه آشناست

چقدر این ماجرا برای شیعه آشناست...
😔 😭
مادرم فرار می کند و...😔
مهدی عبدخدایی از اعضای فدائیان اسلام می گوید نامادری من داستانی را تعریف می کردند که همین داستان را علی آقا ضیاء هم تعریف می کنند ؛

که من یکساله بودم که مادرم از حمام بازمی گشته است. بین حمام و منزل ما قریب صد یا صد و پنجاه قدم راه بوده، پاسبان اداره ثبتی بوده که می بیند دو زن (مادرم و همسایه اش) با چادر راه را طی می کنند. حمله می کند چادر مادر مرا از سرشان می کشد.
مادرم فرار می کند و خود را به آستانه خانه همسایه می اندازد در همانجا سقط جنین می کند و خونریزی شدیدی می کند و به علت شرایطی که پدرم داشته (او بصورت یک تبعیدی و فراری بوده و یکسال بعد از آن ماجرا باز می گردد) نمی تواند مادرم را به دکتر برساند و مادرم پس از شانزده روز می میرد در حالی که بیست و یکساله بوده است.😔

#راستی_فاطمیه_نزدیک_است...
دیدگاه ها (۳)

عده ای بیسواد و بدون مغزی که نمی توانند فکر کنند

#هجدهم_دی_ماه_سالروز_شهادتدر خرمشهر روبروی پادگان دژ زمانی ک...

✘هردو دلبرے میکنند✘یکی باآرایش غلیظش و یکی با چادری که به سر...

#درس_اخلاق#سالروز_شهادت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط