سختی هایی که امسال کشیدم بیشتر از توانم بود
سختی هایی که امسال کشیدم بیشتر از توانم بود
اما تونستم
اشک هایی که ریختم بیشتر از همیشه بود
اما تموم شد
حرفایی که شنیدم بیشتر از توقعاتم بود
اما تموم شد و ازش یه خاطره تلخ موند که فکر بهش اشکتو دربیاره..
کارایی با تموم نادونیم کردم که واقعا انگار فاقد عقل بودم و خب ضربه ای بهم زد که تا مدتی نتونستم سرپا بشم
از نظر روحی داغون شدم هنوزم هستم هنوزم نتونستم درستش کنم ولی..
همیشه میگفتم به فلان سن که برسم کلی بدبختی میریزه رو سرم و خب همین اتفاقم افتاد.
ولی..
من به شروع جدید..
از دوباره شروع کردن اعتقاد دارم اگه تا حالا نشده از الان به بعد میشه ✨️❤️🩹
1402.12.27
اما تونستم
اشک هایی که ریختم بیشتر از همیشه بود
اما تموم شد
حرفایی که شنیدم بیشتر از توقعاتم بود
اما تموم شد و ازش یه خاطره تلخ موند که فکر بهش اشکتو دربیاره..
کارایی با تموم نادونیم کردم که واقعا انگار فاقد عقل بودم و خب ضربه ای بهم زد که تا مدتی نتونستم سرپا بشم
از نظر روحی داغون شدم هنوزم هستم هنوزم نتونستم درستش کنم ولی..
همیشه میگفتم به فلان سن که برسم کلی بدبختی میریزه رو سرم و خب همین اتفاقم افتاد.
ولی..
من به شروع جدید..
از دوباره شروع کردن اعتقاد دارم اگه تا حالا نشده از الان به بعد میشه ✨️❤️🩹
1402.12.27
۳.۳k
۲۷ اسفند ۱۴۰۲