ای ماه شبی مونس خلوتگه ما باش

ای ماه شبی مونس خلوتگه ما باش

در آینه ی اهل نظر چهره نما باش

کار دل ما بین که گره در گره افتاد

گیسو بگشا و بنشین ، کارگشا باش

جامی ز لب خویش به مستان غمت بخش

گو کام دل سوخته ای چند روا باش

ای روح مسیحا نفسی درنی ما دم

در سینه ی این خالی خاموش نوا باش

چشمم چو قدح بر لب نوشت نگران است

ای ساقی سرمست شبی نیز مرا باش

مستیم و ندانیم شب از چند گذشته ست

پرکن قدحی دیگر و بی چون و چرا باش

ای دل ز سر زلف بتان کار بیاموز

با این همه زنجیر به رقص آی و رها باش

چون خال که بر کنج لب یار خوش افتاد

ای نکته تو هم در دهن دوست بجا باش

آیینه ی ما زنگ کدورت نپذیرد

ای غم به رخ سایه سرشکی ز صفا باش

تا زنده دلان داروی دل از تو بجویند

ای شعر دل انگیز همان مهرکیا باش


#ای ماه#هوشنگ ابتهاج
دیدگاه ها (۳)

ﻣﻦ ﺍﺯ اﻭﻥ ﺯﺧﻤﯿﺎﻡ ﮐﻪ ﺩﻟﻤﻮ ﺧﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯿﺎﻡ/ ﻭﺍﺳﻪ ﯼ ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮ...

#capitan#اسطوره تنها

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط