با تو تازه فهمیدم که قدمزدن یعنی چه محله یعنی چه هوا یعنی چه ...

‌‌
با تو تازه فهمیدم که قدم‌زدن یعنی چه. محله یعنی چه. هوا یعنی چه. با تو تازه فهمیدم که روزِ خوب چگونه است، خوب یعنی چه. فهمیدم کجا ایستاده‌ام. چرا ایستاده‌ام.

فاصله را می‌پرستم. آنچه فراموش‌شدنی است، بگذار از یاد برود. آنچه از یاد رفتنی ست، بگذار از بین برود. فاصله، عیار علاقه را مشخص می‌کند. با این همه، گاهی اذیت می‌شوم. هیچ‌کس و هیچ‌چیز را نمی‌بخشم.

می‌نویسم برای سال‌های نسیان. وقتی در آینه، غریبه‌ام. وقتی دیگر سفیدی موهام را نمی‌فهمم. می‌خواهم فراموش نکنم. من پاسدارِ زخم‌هایم هستم. من از کینه‌هایم پرستاری می‌کنم.

#معین_دهاز
#تمام_پنجره_من_خیال_او_شده_بود
دیدگاه ها (۱)

میخواهی داد بزنی نمیتوانیمیخواهی از جایت پابشوی در بروی نمیت...

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۴

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط