آغوش بهارت زده آتش بغلم را

آغـــوشِ بـهــارت زده آتـش بغَلـم را
عطر  نفست مست کند چون غزلم را

پیغمبر عاشق نظری کن دلِ کافـر
ای حضرتِ احساس ببخشا دغَلم را

کندوی لبت مزه ی نارنج و بهارست
تـرسـم که بدزدنـد رقیبـان عسلـم را

از روزِ ازل عاشقِ چشمانِ تو بودم
دستان خدا هم گره ای زد ازلم را

ای مرگ تو رحمی به دل عاشقِ ما کن
بـوسیـده لبـش بـاد نبـر دستـه گلـم را

آبِ کفنـم خشـک نشـد بـاز عـروسی !
تـرســم بنشـانـی سَــرِ جـایـم بـدَلم را
دیدگاه ها (۰)

این که میگن طرف سرش به خشتکش پنالتی میزنه اینه.[توییت شماره ...

فیس‌بوک تاب نیاورد از متن ها وپست ها بر علیه اپوزیسیون و مزد...

موتورسیکلت هم کالای لوکس شد/ افزایش قیمت موتور تا ۴۰۰ میلیون...

دیگر نیاز به توضیح نیست که راهبرد ضدانقلاب به "ترورهای کور م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط