درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفت

.درگیرِ تو بودم که نمازم به قضا رفت
در من غزلی درد کشید و سرِ زا رفت
سجاده گشودم که بخوانم غزلم را
سمتی که تویی عقربه‌ی قبله‌نما رفت....
دیدگاه ها (۹)

مخترع دوربین عکاسیاگر می دانستساعتها حرف زدن با یک عکس بی جا...

من مبتلا ترینم به "تو"به تویی که سال هاست روزگارِ منی...!

دیدن روی تو در خویش زِ من خواب گرفتآه از آیینه که تصویر تو ر...

" الحُب رزق من الله لقلبک "عشق نعمتِ خداست برای قلبت شریکی د...

درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفتدر من غزلی درد کشید و سرِ ز...

به سر شوق سر کوی تو دیرم

🌱🍒ناز چشمانت نهاده ... عشق بر سیمای تو...سر خوشم چون پروریدم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط