رفتم رفتی رفت سوت لا ...

ﻣﻌﻠّﻢ ﮔﻔﺖ :ﻓﻌﻞ ﺭﻓـــــــــــــــــﺖﺭﺍ ﺻﺮﻑ ڪُﻦ ... ﮔﻔﺘﻢ : رفتم , رفتی , رفت سڪوتے ڪلاﺱ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺖ ... ﺑﻐﺾ ﮔﻠﻮﯾﻢ ﺭﺍ ﻓﺸﺮﺩ ... سڪوﺕ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺘﻢ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ : ﺩلے ﺭﺍ شڪست ﻭ ﺭﻓﺖ ﻏﺮﻭﺭے ﺭﺍ لہ ڪرﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ عشقے ﺭﺍ بےﺭﺣﻤﺎنہ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ احساسات را گرفت و رفت لبخندامو گرفت و رفت زندگیمو گرفت و رفت دنیامو گرفت و رفت شادےهامو گرفت و رفت رفــــــــــــــــــــــــــــــــــــت !!!
دیدگاه ها (۱)

این روزها چقدر یادمان میرود زندگی کنیم...

بَدْتَرینْ قِسْمَتِْ زِنْدِگی وَقْتیِه کِ کُلْی دَرْدْ داریْ...

حِیفـِ منـ  کِ واسـه توعـِ بی ارزشـ  گذآشتمـ ریمِلـِ چِشَمـ ...

تنهاییم را بغل میگیرم.. هق هق گریه هایم را خفه میکنم مبادا م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط