داستان امشب...
#داستان_امشب...
نابینا: مگر شرط نکردیم از گیلاس های این سبد،یکی یکی بخوریم؟
بینا: آری
نابینا: پس تو با چه عذری سه تا سه تا می خوری؟
بینا: تو حقیقتا نابینایی؟!
نابینا: مادرزاد!
بینا: چگونه دریافتی من سه تا سه تا میخورم؟
نابینا: آن گونه که من دو تا دوتا می خوردم و تو هیچ معترض نمی شدی!
★تنها کسانی در مقابل #فساد و بی قانونی می ایستند، که خود #فاسد نباشند!
نابینا: مگر شرط نکردیم از گیلاس های این سبد،یکی یکی بخوریم؟
بینا: آری
نابینا: پس تو با چه عذری سه تا سه تا می خوری؟
بینا: تو حقیقتا نابینایی؟!
نابینا: مادرزاد!
بینا: چگونه دریافتی من سه تا سه تا میخورم؟
نابینا: آن گونه که من دو تا دوتا می خوردم و تو هیچ معترض نمی شدی!
★تنها کسانی در مقابل #فساد و بی قانونی می ایستند، که خود #فاسد نباشند!
۲.۱k
۲۳ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.