و من بالاخره یک روز

و من بالاخره یک روز
از میان انگشتان تو
که چشمانم را نوازش می کنند
خورشید راخواهم دید
دیدگاه ها (۱)

شیرمادرت حلالت

...💕 شب را بهانه می‌کنمبرای پرسه زدندر کوچه های خیالشاید بگ...

خورشید را کنار می گذارم... امروز فقط به لب هایت زل می زنم......

کاش هر صبح، به دیدار تو بیدار شدنتو دوا باشی وبا عشق تو بیما...

هر شب می درخشی میان آسمان آرزوهایم.با تو شبانه هایم لبریز رو...

ای تویی که نشسته ایی بر خیال شورانگیز اعجاز نگاه توخورشید را...

همین که می آییخورشید حضورتتمام آسمان چشمانم را تصاحب می کندو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط