کدوم پدر

پارت ۳

ویو هانا:


رفتم تو اتاق درو بستم رو تخت نشستم و زدم زیر گریه اخه چرا دخترم فکر میکنه ازش متنفرم من عاشقشم خیلی دوستش دارم اما راست میگه ای خدا جیمین چرا این کارو میکنی اون مگه چیکار کرده دیدم جیمین اومد توی اتاق

ویو جیمین:

از جینا متنفرم نمیدونم چرا ولی اونموقع که هانا حامله بود دوستش داشتم ولش کن بابا مهم نیست بلند شدم رفتم بالا صدای هق هق هانا رو شنیدم خیلی نگران شدم در و باز کردم دیدم داره گریه میکنه رفتم کنارش نشستم

ج.عشقم چیشده
ه.ساکت شو جیمین
ج.عزیزم اروم باش بگو چی شده
ه.همش تقصیر توئه
ج.چی تقصیر منه
ه.اینکه دختررم ازم متنفره
ج.منظورت جیناست
ه.اره بخاطر توئه چرا بینشون فرق میذاری اون دخترته جیمین
ج.وای عزیرم اون ارزشی نداره که براش گریه میکنی عشقم
ه.خفه شو(تو باید خفه شی با جوجه کوچولوم درست حرف بزن) همش بخاطر توئه اون با ارزشه چرا این کارو میکنی
ج.ولش کن من اونو نمیخوام میخوام بزارمش پرورشگاه
ه.جیمین چطوری دلت میاد این حرفو در مورد دخترت بزنی
ج.اون دختر من نیست
ه.یعنی چی؟
ج.یعنی نمیخوامش بفهم هانا ازش متنفرم نیخوام با دستای خودم بکشمش
ه.ساکت شو چطوری دلت میاد با اون بچه این کارو کنی
ج.گفتم که نمیخوامش توهم گریه نکن براش
ه.جسمین این چه حرفیه
ج.راستشو میگم راستی پس تو بخاطر اون داری گریه میکنی
ه.اره اون زندگیه منه
ج.خب پس اون اشکتو در اورده اره
ه.چطور؟
ج.ادبش میکنم که دیگه از این غلطا نکنه
ه.جیمین کاریش نداشته باش
ج.هیسسس ساکت هانا من میدونم و اون تو استراحت کن
ه.ولش کن
ج.ساکت باش

ویو ادمین:
جیمین با عصبانیت میره و در انباری رو با لگد باز میکنه و نیره داخل جینا هم میترسه

+چ......چی شده بابا*ترسیده*
ج.خفه شو هرزه چه غلطی کردی *داد و عصبی*
+م.....من که کاری نکردم*ترسیده*
ج.ساکت مامانت داره گریه میکنه چی بهش گفتی هان*داد و عصبی*
+من که کاری نکردم بابا
ج.ببند دهنتو کاری نکردی اره ادبت میکنم دیگه از این غلطا نکنی
+بابا.....
*جیمین یه سیلی محکم به جینا میزنه طوری که میوفته زمین و لبش پاره میشه و خون میاد*
ج.خفه شو دختره جندههههه*عربده نه عربدهههههه*

ویو ادمین:
جینا ترسیده بود اما زیاد نه اون هر روز تا حد مرگ کتک میخورد جیمین کمربندشو بازکرد و شروع کرد به زدن جینا

بابا این کارو نکن*گریه*
ج.خفه فقط بشمار
چ....چشم
ج.بجم
+۱....۲.....۴۶....۸۷.....۹۵.....۲۳۹...۲۴۰
*چند دقیقه بعد*
ب.....بابا بس....بس کن
ج.خفه شو بشمار

ویوهانا:

خیلی نگران بودم دیدم صدای گریه از اتاق جینا میاد سریع دوویدم تو اتاق دیدم جیمین داره جینا رو میزنه

ه. داری چیکار میکنی
ج.تو دخالت نکن هانا
ه.ولش کن گفتم
ج‌.ساکت میخوام ادبش کنم
ه.بسه گفتم ولش کن جیمین همین الان
ج.باشه بیا

ویو ادمین:
جیمین از اتاق میره بیرون و هانا سریع میره پیش جینا

ه.دخترم حالط خوبه؟*نگران*
بله مامان خوبم
ه.الهی بمیرم برات عزیزم
مامان خیلی درد دارم
ه.ای خدا جیمین چرا اینطوری میکنی خیلی خب جینا وایسا خب صبر کن تا بیام

ویو ادمین:
هانا به جینا کمک میکنه و اونو به دیوار تکیه میده و میره وسایل رو میاره میشینه کنار جینا نزدیک دیوار چون جینا حتی تختم نداره اروم زخماشو پانسملن میکنه

ه.حالط خوبه عزیزم
اره مرسی خوبم
ه.جینا
بله
ه.عزیزم میدونم در حقت بد کردم اما من مادرتم خیلی دوست دارم بیشتر از جونم خواهش میکنم منو ببخش قول میدم تمام تلاشپو کنم پدرتو منصرف کنم میشه منو ببخشی دخترم
+مامان
ه.جانم
+میشه یچیزی بخوام؟
ه.البته دخترم
میشه منو ببخشین؟
ه.برای چی دخترم؟
+من خیلی باهاتون بد حرف زدم متاسفم مامان منو بلخشین خیلی عصبی بودم
ه.مهم نیست فرشته من همش تقصیر منه
+مرسی مامان خیلی دوستتون دارم
ه.منم دوست دارم

ویو ادمین:
اونا همو بخشیدن اما جیمین هیچ وقت پشیمون نشد و همیشه با جینا بد بود تا اینکه یروز جینا تصادف میکنه و میمیره جیمین اصلا پشیمون نبود بلکه خوشحالم بود هانا نتونست طاقت بیاره و مرد و جیهون هم براش مهم نبود جینا مرده جیمین و جیهون فقط بخاطر هانا نراحت بود

♡پایان♡
بلخشید چرت شد
دیدگاه ها (۵۹)

ناراحتین

سلام ستاره های من

کدوم پدر

فالوشه

رز وحشی پارت ۷ات...هیچ وقت یادم نمیره روز یکشنبه بود منو هان...

پارت ۱۷جیمین: شوگا ات: باشه من برم حاضر شم جیمین: باشه برو ج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط