رنج در یک رابطه

رنجیدن و رنج‌دادن در ابتدای یک رابطه، یک اتفاق طبیعی و غیرقابل اجتناب است.
دو نفر با مسیرها و تجربه‌های متفاوتِ عاطفی با زخم‌ها و ترس‌های متفاوت به هم نزدیک میشوند.
دو نفری که یکدیگر را دوست دارند اما از طرفی دیگر میترسند که آسیب ببینند و یا یکدیگر را از دست بدهند.
معمولا ترسِ از دست دادن، مهم‌ترین بخش رنجیدن و رنج دادن است.
قطعا هیچ یک از دو طرفِ رابطه نمیخواهد دیگری را آزرده کند اما ترس و عدمِ شناختِ کامل از یکدیگر معمولا کار خودش را میکند و در ابتدای رابطه فراز و نشیب‌هایی را وارد رابطه میکند، این رنج‌های کوچک تا احساس امنیت بزرگتر از احساس ترس نشود، معمولا ادامه پیدا میکند.
آرام آرام در طول زمان، بیشتر شدنِ امنیت و عشق ورزیدنِ سالم میتواند ریشه‌های رابطه را آنقدر عمیق کند که رنجیدن‌های کوچک نتواند دو نفر را از هم جدا کند.
در ابتدای رابطه صبور باشیم، هم ما رفتارهایی خواهیم داشت که او را رنج میدهد و هم او رفتارهایی خواهد داشت که ما میرنجیم.
این رنج همیشه بخشی از ما و درون ما بوده است.
ما با خودمان هم رابطه‌ای مملو از رنج و عشق داریم.
زمان‌هایی که خودمان را دوست داریم و احساس امنیت میکنیم، خودمان را رنج نمیدهیم و زمان‌هایی که از درونمان دور میشویم، رنج شروع میشود.
آیا انسانی که رابطه اش با درونش هم گاهی اکنده از رنج میشود، میشود اصلا رنجی را به شخصی دیگر که با او در رابطه است وارد نکند؟
پس برای داشتن یک رابطه ی صمیمانه‌ی عمیق بهتر است بدانیم از چه رنج میکشیم؟
چطور به کسی که دوستش داریم رنج میدهیم؟
و با چه رفتاری میتوانیم از رنج یکدیگر کم کنیم و امنیت و عشق را در رابطه بیشتر کنیم؟
متن #پونه_مقیمی
دیدگاه ها (۱)

به کسی که دوستش دارید فکر کنید و به جای اسم «لیلا»، اسم او ر...

به وقت دلتنگی

جای خالی تو

معرفی تکه هایی از یک کل منسجم

مَرد دو لایندر خانه می‌مانداما دلش را جای دیگری پرتاب میکند....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط