پارت اول رمان ماه عسل 🌼🌙
پارت اول رمان ماه عسل 🌼🌙
اوفتادم ٠
گیج و خسته از زمین بلند می شم
وهمه جای اطراف و نگاه می کنم؛
خدای من انگار از خواب بیدار شده
باشم ولی چرا اینجا خوابیدم؛
انگار ازخونه خیلی دور اوفتادم؛
ولی برای من من معما شده چرا؟
کجام؟ وچگونه از خونه اومدم بیرون ٠
جلوی خودم یه میدان خوشگل
می بینم آره شبیه میدان؛ اما آدم
آشنا نمی بینم٠
یک سمت سرسبزی؛ یک سمت
مسیر و خیابون یعنی من کی هستم
؟ کجام؟ چرا انقد فراموشی؟
#ملیحه دورانی#ادبیات#سلبریتی#-#نویسنده#-#شعرنو#داستان طولانی#رمان#
اوفتادم ٠
گیج و خسته از زمین بلند می شم
وهمه جای اطراف و نگاه می کنم؛
خدای من انگار از خواب بیدار شده
باشم ولی چرا اینجا خوابیدم؛
انگار ازخونه خیلی دور اوفتادم؛
ولی برای من من معما شده چرا؟
کجام؟ وچگونه از خونه اومدم بیرون ٠
جلوی خودم یه میدان خوشگل
می بینم آره شبیه میدان؛ اما آدم
آشنا نمی بینم٠
یک سمت سرسبزی؛ یک سمت
مسیر و خیابون یعنی من کی هستم
؟ کجام؟ چرا انقد فراموشی؟
#ملیحه دورانی#ادبیات#سلبریتی#-#نویسنده#-#شعرنو#داستان طولانی#رمان#
۳.۲k
۰۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.