ادم ف ض ای ی ت ن ها ت وی ات اق ش نش س ت
ادم #فضایی تنها توی اتاقش نشسته بود و کتاب #ترسناک میخوند..
اونقدر از داستان کتاب #ترسیده بود که رنگش سبز شده بود .
نفس عمیقی کشید !
کتاب رو گذاشت روی #میزش ، پتو رو تا روی سرش کشید ..
و همونطور که از ترس میلرزید سعی میکرد به خودش #دلداری بده.
با #صدای لرزون گفت:
"نه انسانها وجود #ندارند"!
#𝙔𝙪𝙜𝙚𝙣
#𝙔𝙪𝙜𝙚𝙣
اونقدر از داستان کتاب #ترسیده بود که رنگش سبز شده بود .
نفس عمیقی کشید !
کتاب رو گذاشت روی #میزش ، پتو رو تا روی سرش کشید ..
و همونطور که از ترس میلرزید سعی میکرد به خودش #دلداری بده.
با #صدای لرزون گفت:
"نه انسانها وجود #ندارند"!
#𝙔𝙪𝙜𝙚𝙣
#𝙔𝙪𝙜𝙚𝙣
۱۷.۶k
۱۹ دی ۱۴۰۰