چند پارتی ته ته
چند پارتی ته ته
پارت ۳
ا/ت با حالت بغضی جواب داد
ا/ت:دیشب پیش تو خوابیدم،جیمین عکس گرفته میخواد پخشش کنه
جیمین با خنده گفت
جیمین:خب بابا مگه دروغ میگم شما پیش هم بودید دیگه😂
ا/ت اومد پیشم بغلم کرد داشت گریه میکرد
دیگه طاقت نیاوردم
به جیمین گفتم
تهیونگ:جیمین اگر اینکارو بکنی دیگه رفاقتی بین ما نیست
جیمین با خنده گفت
جیمین:من از اولم پخش نمیکردم
ا/ت رو اذیت میکردم😂
تهیونگ:ا/ت خوبی؟
ا/ت:آره ،میشه بریم آماده شیم بریم کمپانی؟
تهیونگ :برو آماده شو بریم😊
ا/ت رفت لپ جیمینو بوس کرد اولش عصبانی شدم
بعدش اومد لپ منو بوس کرد خوشحال شدم☺️
رفتیم آماده شدیم رفتیم کمپانی که بریم مکانی که میخوایم ران ظبط کنیم
داشتیم جرعت و حقیقت بازی میکردیم که به من افتاد
نامجون:خب جرعت یا حقیقت؟
ا/ت:حقیقت
نامجون:دوست داری تهیونگو ببوسی؟
ا/ت:نظرم عوض شد،جرعت
نامجون:تهیونگ رو ببوس
ویو ا/ت:
نامجون خدا لعنتت کنه میدونی الان کلی شایعه درست میشه
سریع تهیونگ رو بوس کردم و فرار کردم بقیه داشتن میخندیدن😐
ویو تهیونگ:
ا/ت منو بوس کرد؟
قلبم داشت از سینم میزد بیرون
من بوس کرد و فرار کرد
دختره ی کیوت🥹💛
پرش زمانی به شب
رفتیم پایین فیلم عاشقانه ببینیم
با اعضا همگی داشتیم میدیم
که یهو صحنه بوسه اومد
ا/ت سریع رفت تو اتاق یه هوای کتاب😐😂🩷
تصمیم گرفتم پس فردا توی یه کافه بهش اعتراف کنم
.
.
.
.
.
.
خماری😈😐😂
چطوری بود کیوتام؟؟؟😂🩷💛
پارت ۳
ا/ت با حالت بغضی جواب داد
ا/ت:دیشب پیش تو خوابیدم،جیمین عکس گرفته میخواد پخشش کنه
جیمین با خنده گفت
جیمین:خب بابا مگه دروغ میگم شما پیش هم بودید دیگه😂
ا/ت اومد پیشم بغلم کرد داشت گریه میکرد
دیگه طاقت نیاوردم
به جیمین گفتم
تهیونگ:جیمین اگر اینکارو بکنی دیگه رفاقتی بین ما نیست
جیمین با خنده گفت
جیمین:من از اولم پخش نمیکردم
ا/ت رو اذیت میکردم😂
تهیونگ:ا/ت خوبی؟
ا/ت:آره ،میشه بریم آماده شیم بریم کمپانی؟
تهیونگ :برو آماده شو بریم😊
ا/ت رفت لپ جیمینو بوس کرد اولش عصبانی شدم
بعدش اومد لپ منو بوس کرد خوشحال شدم☺️
رفتیم آماده شدیم رفتیم کمپانی که بریم مکانی که میخوایم ران ظبط کنیم
داشتیم جرعت و حقیقت بازی میکردیم که به من افتاد
نامجون:خب جرعت یا حقیقت؟
ا/ت:حقیقت
نامجون:دوست داری تهیونگو ببوسی؟
ا/ت:نظرم عوض شد،جرعت
نامجون:تهیونگ رو ببوس
ویو ا/ت:
نامجون خدا لعنتت کنه میدونی الان کلی شایعه درست میشه
سریع تهیونگ رو بوس کردم و فرار کردم بقیه داشتن میخندیدن😐
ویو تهیونگ:
ا/ت منو بوس کرد؟
قلبم داشت از سینم میزد بیرون
من بوس کرد و فرار کرد
دختره ی کیوت🥹💛
پرش زمانی به شب
رفتیم پایین فیلم عاشقانه ببینیم
با اعضا همگی داشتیم میدیم
که یهو صحنه بوسه اومد
ا/ت سریع رفت تو اتاق یه هوای کتاب😐😂🩷
تصمیم گرفتم پس فردا توی یه کافه بهش اعتراف کنم
.
.
.
.
.
.
خماری😈😐😂
چطوری بود کیوتام؟؟؟😂🩷💛
۵.۵k
۱۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.